۱۳۹۷ فروردین ۲۵, شنبه

کوه غرب، دیشب در سوریه موش زایید




اینهمه تهدید و الدرم و بالدرم ترامپ و ماکرون و ترزا می، همانطورکه دیروز حدس زده بودم، به حملات موشکی محدودی منجر شد که هیچ تاثیری در سرنوشت سیاسی و نظامی تراژدی سوریه نخواهد داشت شد و آینه ای شد از ورشکستی سیاسی - نظامی  و اخلاقی غرب.  

شکست از جمله به این دلیل که در آغاز سخن از کن فیکون کردن نیروی هوایی سوریه و بدتر از آن بود.  سخن از زدن کاخها و زیر بناهای رژیم بود و سخن از دیکتاتور جنایتکار سوریه را مجبور به مذاکره و حتی کنار رفتن بود.  در عمل، عملیانی انجام شد که فقط برای حفظ "آبرو" این سه قدرت انجام شد و برای حواس مردم خود از مسائل داخلی خود منحرف کردن.  
از یک منظر، چیزی شبیه عملیات حمله به کانال سوئز در سال 1956 شد که نیروهای فرانسوی و انگیسی برای جلوگیری از برنامه ملی کردن کانال سوئز ( که الهام گرفته از ملی کردن نفت بوسیله مصدق بود.  از جمله به این دلیل بود که ناصر، خیابانی در قاهره را به نام مصدق کرد، ولی شرکت کنندگان در این کودتا 28 مرداد که بعد از کودتای خرداد 60 قدرت را قبضه کردند، هنوز اجازه نامگذاری هیچ خیابانی را به نام مصدق نمی دهند.) با کمک اسرائیلی ها به مصر حمله کردند و بعد با شرم ناچار به عقب نشینی شدند.   

از جمله تفاوتهای این دو حادثه در این است که در آن زمان این آمریکا بود که فرش را از زیر پای این سه کشور کشید، ولی در حادثه دیشب، آمریکا نیز ضعف بزرگ خود را به نمایش گذاشت و معلوم کرد که از توانایی های قبلی، خبری نیست.  قبلا هم اوباما در توجیه عدم حمله به سوریه گفته بود که جنگ گران تمام می شود.  این را می دانیم که آمریکا بزرگترین مقروض جهان است و بیشتر این قرضها را به چین دارد.

دیگر اینکه، در حالیکه ماموران تحقیق حمله شیمیایی سازمان ملل وارد مشق شده بودند و قرار بود ساعاتی بعد کار خودر ا آغاز کنند، حمله آغاز شد.  این بما می گوید که اعضای دائمی شورای امنیت تره هم برای این سازمان خرد نمی کنند و البته وقتی متولیان این امامزاده آن را به چیزی نمی گیرند، البته از دیگران نمی توانند انتظار داشته باشند.

آخر اینکه، "وجدان" فریبکار و بی اخلاق غرب که برای کشته شدگان حملات شیمیایی ( که ورای پروپاگاندا و اخبار ضد و نقیض هنوز معلوم نیست که چه اتفاقی رخ داده است و متخصصان سازمان ملل که مامور تحقیق بوده اند، از ترس تا این زمان در هتل محل اقامتشان مانده اند.)  جریحه دار شده است (همین دولتهایی که صدام را مسلح به سلاح شیمیایی کردند تا آن جنایتها را بر ضد سربازان ایران و کردهای عراق انجام دهد.) نه تنها چشم به جنایتهای هزار برابر بیشتر ولیعهد محبوب عربستان در یمن که بیش از یک میلیون نفر و بیشتر کودک را به حصبه و وبا گرفتار کرده و فاجعه انسانی بسیار بزرگتری از سوریه، در آن در حال انجام است، بلکه با فرستادن اسلحه و مهمات و متخصصان، در این جنایت با ولیعهد همکاری می کند.

ورشکستگی اخلاقی غربی که قرار بود حقوق بشر محور سیاستش را تعیین کند، بسیاری از غربی را نیز شوکه کرده است.

در هر حال، تاسف دیگر من برای برای "ایرانیان" مغز گنجشک خورده دخیل بسته بر ضریح کاخ سفید است که مدتهاست وارد دوران پسا- شرم و پسا- شعور و پسا- فهم واقعیت شده اند (مضحک این است که بسیاریشان نیز خود را عقل کل می دانند.  درست مثل ترامپ.) و در چاپلوسی وتملق آنقدر پیش رفتند که ترامپ دشمن مردم سالاری را "حافظ ارزشهای بنیادین" آمریکا توصیف کردند.  شدت تعفن این سقوط به اسفل السافلین، آنقدر است که از فاصله چند هزار کیلومتری نیز شامه را می آزارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر